0
سبد خرید خالی است.

اصطلاحات کریسمسی + مثال و ترجمه

اصطلاحات کریسمسی به همراه مثال و ترجمه

اصطلاحات کریسمسی به همراه مثال و ترجمه

یادگیری اصطلاحات در زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد. اصطلاحات، عباراتی هستند که معنای متفاوتی از معنای لغوی کلمات تشکیل دهنده آنها دارند. از آنجایی که از اصطلاحات در مکالمات و نوشته های روزمره بسیار استفاده می شود، یادگیری اصطلاحات به شما کمک می کند تا زبان انگلیسی را به طور طبیعی تر و روان تر صحبت کنید. همچنین به شما کمک می کند تا منظور دیگران را بهتر درک کنید و با فرهنگ انگلیسی زبانان بیشتر آشنا شوید. در ادامه چند اصطلاح با موضوع کریسمس را به همراه مثال و ترجمه بررسی خواهیم کرد.

1. To have a white Christmas“: آرزوی بارش برف در روز کریسمس

Example: “I really hope we have a white Christmas this year. It just doesn’t feel the same without snow.”

واقعاً امیدوارم که امسال در روز کریسمس برف ببارد. بدون برف حال و هوای خاصی ندارد.

__________________________________________

2. To be a Scrooge“: ترش‌رو، بی‌احساس

Example: “Don’t be such a Scrooge! It’s Christmas, let’s enjoy ourselves and spread some cheer.”

انقدر بی‌احساس نباشید! ناسلامتی کریسمسه، بیاید لذت ببریم و شادی کنیم.

__________________________________________

3. To deck the halls“: تزئین یا آراستن یک مکان با تزئینات جشنی

Example: “We spent the whole weekend decking the halls with lights, garlands, and ornaments.”

تمام آخر هفته را صرف تزئین خانه با چراغ‌ها و گل‌ها کردیم.

4. To be as busy as Santa’s elves“: حسابی مشغول به کار بودن

Example: “During the holiday season, I am as busy as Santa’s elves, trying to get everything done before Christmas.”

من برای اینکه همه‌ی کارها را قبل از کریسمس تمام کنم، در فصل تعطیلات  حسابی سرم شلوغه و مشغول هستم.

__________________________________________

5. To be as jolly as Santa Claus“: شخصی را توصیف می‌کند که شاد، خوشحال و پر از روحیه جشنی است

Example: “She always has a smile on her face and is as jolly as Santa Claus during the Christmas season.”

او همیشه لبخند بر لب دارد و در ایام کریسمس همیشه شاد و خوشحال و سر زنده است.”

__________________________________________

6. To be like a kid on Christmas morning“: به کسی اشاره دارد که به شدت هیجان‌زده یا مشتاق به چیزی است

Example: “When she saw the presents under the tree, she was like a kid on Christmas morning.”

وقتی هدایا را زیر درخت دید، حسابی هیجان زده شد.

__________________________________________

7. To give someone the gift of gab“: توانایی گفتگوی آسان و روان به کسی دادن

Example: “She has the gift of gab and can keep everyone entertained at the Christmas party.”

او قدرت گفتگو و برقراری ارتباط بسیار بالایی دارد و می‌تواند همه را در مهمانی کریسمس سرگرم کند.

8. To have sugarplums dancing in your head“: داشتن افکار یا رویاهای خوش و شاد

Example: “The children went to bed with visions of sugarplums dancing in their heads, eagerly awaiting Christmas morning.”

بچه‌ها با تصور رویاهای خوش به خواب رفتند و مشتاقانه منتظر صبح کریسمس بودند.

__________________________________________

9. To be a Christmas cracker“: کسی است که پرانرژی، پرهیجان و پر از سرگرمی است

Example: “She’s always the life of the party, a real Christmas cracker.”

او همیشه  به مهمانی جان می‌دهد، پر از شور و نشاط و سرگرمی.

__________________________________________

10. To be as good as gold“: رفتار خوب

Example: “The children were as good as gold during the Christmas dinner, sitting quietly and patiently.”

بچه‌ها در طول شام شب کریسمس خیلی خوب رفتار کردند، و آرام و صبور نشسته بودند.

دیدگاهتان را بنویسید